وقتی مهسا را گشت ارشاد دستگیر کرد، و او به هر دلیلی از دنیای ما رفت، یک تشییع جنازه با شکوه، یک تغییر، یک عذرخواهی، اعلام اینکه مردم ما عذر میخواهیم، گشت ارشاد را برمیداریم و عوامل این مرگ ناخواسته را محاکمه میکنیم، خیلی آسان از مرگ ۵۰۰ نفر بعدی و بحران پیشگیری میکرد، خیلی آسان میشد دل مردم را بهدست آورد.
اما وای که دست خارجی در کار باشد، نه آنکه الزاماً یک خارجی در مصدر مقامات باشد، وقتی یک سیستم خارجی فکر مقامات را آلوده کرده باشد!
آن وقت نه عذرخواهی در کار خواهد بود، نه اظهار تأسف از کشته شدن ۵۰۰ جوان و زن و کودک، نه تغییر مثبتی، نه بررسی کارشناسانه موضوع.
من هم مثل برخی دست خارجیها و دشمنان ملت ایران را در حوادث به عینه میبینم.
وقتی همۀ متفکران دلسوز و فعالی که میتوانند مردم را در صحنه نگاه دارند بازداشت میشوند و بی هیچ دلیلی به زندانهای طولانی مدت یا حصر محکوم، مگر میشود دست خارجی وجود نداشته باشد؟
وقتی اساتید دانشگاه به محض اظهار نظر در مسائل روز، احساس مسئولیت در قبال آینده ایران و دانشجویان، اخراج میشوند، بازنشسته میشوند، تهدید میشوند، مگر میشود باور کرد خارجیها بینقش بودهاند!
وقتی هنرمندان، ورزشکاران، مجریان محبوب، افراد مورد اقبال مردم، شخصیتهای مورد اعتماد جامعه، بهآسانی طرد و دشمن انگاشته میشوند، وقتی به آنها بیمهری میشود و زمینه خروجشان از کشور فراهم میشود، شک نباید کرد یک نقشۀ خارجی پشت پرده است.
وقتی هزاران جوان به جرم اعتراض در زندانها هستند، روزانه تهدید به اعدام میشوند، وقتی در حالیکه کشور در آرامش است چوبههای اعدام با افتخار برپا میشود، در بازداشتگاهها اخبار ناگوار میرسد، هر کس بگوید هدایت خارجیها در کار نیست دروغ گفته.
مگر میشود یک ایرانی پشت پردهها باشد؟
وقتی هواپیمایی پر از مسافران بیگناه در آسمان زده میشود و سه روز دروغگویی رسمی صورت میگیرد، وقتی برجام که آماده امضاست ناگهان هوا میشود، وقتی معاهده شفافیت مالی بی هیچ دلیلی رد میشود، وقتی از ۲۰۰ کشور جهان بیش از ۱۶۰ کشور میشوند دشمنان ایران، وقتی هر روز صحبت از تحریمهای بیشتر میشود، مگر میشود یک ایرانی را پشت صحنه تصور کرد؟! امکان ندارد. یقین خارجیهایی دست به کارند. سیستمهای قوی بهاصطلاح جاسوسی.
وقتی بیش از شش میلیون ایرانی آوارۀ جهانند، و هیچ برنامهای برای جذبشان نیست، وقتی چند هزار میلیارد میشود دزدیِ معمولی، وقتی مردم هیچ امیدی به بهبودی اوضاع ندارند، وقتی همه چیز برای به جان هم افتادن مردم پیش میرود، نباید تردید کرد دستهای خارجی پشت قضیه است.
خرید نفت ارزان، فروش اجناس بنجل، جذب نیروهای با استعداد، تخریب ایران، تخلیه منایع زیرزمینی و خام، خشک شدن ایران، مگر قابل باور است یک مجموعه ایرانی طراحش باشند؟
مادر بزرگها دستشان از تماسهای تصویری اینترنتی با فرزندانشان بسته شود، جوانها از تحقیق.
بیش از یک میلیون شغل خانگی و کوچک، با بسته شدن اینستاگرام نابود شوند، آموزشهای مجازی به محاق بروند، تهران و شهرهای بزرگ را دوده خفه کننده بگیرد، گاز به خانهها نرسد.
وقتی مدرسهها چند هفته پشت سر هم تعطیل شوند، دانشگاهها به کل از کیفیت بیفتند. تعدادی غیر متخصص، نادان، ساده، طماع، بیفکر، ظاهرا مذهبی و پر از عقده و نامتعادل، بشوند همه کاره، صنعت و برنامهریزیهای کلان، بیفتند دست همانها، امور کشور در اختیارشان قرار بگیرد، آری باید یقین کرد، خارجیها دست بهکارند و تا حال بسیار موفق بودهاند.
من هم اخیرا به این نتیجه مهم رسیدهام، مردم هرگز دستجمعی اشتباه نمیکنند.
مردمی که میگویند دست خارجیها وجود دارد، اشتباه نمیکنند.
آن کسانی که میگویند هدف، راه انداختن جنگ داخلی است، و نابودی ایران است، راست میگویند.
ما که عوامل خارجی را در مشکلات مهم کشور دستکم گرفته بودیم اشتباه کردیم!
و این روزها یقین کردهام کارهای بزرگی در کشور داریم...
سالهای طولانی کسانی نقشه کشیدند ایران کوچک شود، ایران از هم بپاشد، نیروهای توانایش از گردونه خارج شوند، کشورهای ریز منطقه مهم شوند، ایران تاریخی و مردم بزرگش درگیر نان شب شوند! درگیر آرزوی زنده ماندن، درگیر جنگ داخلی.
سالهای طولانی نفرت کاشتند و امید کُشتند.
سالهای طولانی فرزندان ایران را تحقیر کردند.
و ما کار بزرگی در پیش داریم...
هم خنثی کردن نقشه خارجیها
هم عوامل فریب خوردهشان در داخل
هم حفظ وحدتمان با وجود سختیها
هم بیرون رفتن از سادگیهایمان؛
و تصور راه و مسیری خیلی ساده
که راحت و آسان به آن برسیم!
کار بسیار بزرگی در پیش داریم
سختتر از نهضت مشروطه
سختتر از انقلاب ۵۷
سختتر از ۸۸
باید محکم ایستاد
و نترسید
و هرگز ناامید نشد
دست خارجیان را باید قطع کرد
و ایرانِ زیبا را دوباره ساخت
دست در دست هم
با امید و لبخند
@ghomeishi3
Comments