top of page
Search
رحیم قمیشی

شروعی دوباره

نمی‌شود با زندگی قهر کرد، نمی‌شود با امید، با آینده، با اندیشه، با مردم خوب و زجر کشیده، با قلم، با مبارزه، با تلاش برای آزادی، برای شادی قهر کرد.


دوستان عزیزم

اگر چند وقتی نبودم، بیشتر از همه خودم اذیت شدم. روزی نبود که با فکر به این پرسش‌ها سر نشود؛

آیا تقدیر ما همین بدبختی‌هاست، آیا ما مردم توان اتحاد را نداریم، آیا اندیشمندان ما با سکوت‌شان عافیت پیشه کرده‌اند، آیا ممکن است حاکمانی زورگو بتوانند تا ابد سوار بر گُرده مردمی آگاه باشند؟!

و اینکه ما کجا اشتباه کردیم و چه باید بکنیم تا در آینده باز پشیمان نشویم.

بدیهی است هر چه بیشتر فکر کنیم کمتر پاسخ می‌گیریم، چون هیچکدام از پرسش‌ها پاسخ روشن و یگانه‌ای ندارند.


تا راه تبادل نظر و گفتگو به‌ویژه میان دلسوزان اجتماع و اندیشه‌ورزان باز نشود تصور رسیدن به اهدافی مناسب بسیار دشوار است.

و این امر مهم باید از جایی آغاز شود.

قرار نیست با نشستن و غر زدن کاری پیش برود.

قرار نیست با شمردن مصائب آنها تمام شوند.

قرار نیست جدا جدا راه‌هایی را برویم و همه با هم به یک مقصد برسیم.

قرار نیست نسل‌های آینده لبخند و شادی و امید به بهبود را تجربه کنند، اگر ما رنج تغییرات دشوار در کشور را بر خود هموار نکنیم.


ما بی‌جهت به‌دنیا نیامده‌ایم تا بی‌جهت زندگی کنیم.

ما آسان زندگی را به‌دست نیاورده‌ایم تا آسان رهایش کنیم.

ایران ما آسان "ایران" نشده، که آسان ویران شود.

باید ببینیم چه چیزی نمی‌گذارد دست در دست هم نهاده و باور کنیم پیروزی از آنِ انسان‌های یکی شده، پاک‌نهاد و تلاشگر است.

و ما دست‌های هم را رها نخواهیم کرد

برای فردای بهتر

برای زندگی، برای آزادی، برای انسان بودن

برای بزرگی دختران، زنان‌ و جوانان‌مان

برای پیمودن راه دشوار ساختن ایران


چرا نتوانیم؟

چرا کم بیاوریم!

تنها باید بدانیم هیچکدام کامل نیستیم.

و ما دشمنی بزرگ‌تر از ناآگاهی و تعصب نداریم.


ما اگر غایب شویم چه جوابی برای آینده داریم؟

چه پاسخی برای وجدان‌مان

چه پاسخی برای خدای‌مان...

و آن جوان‌ها، که جان نهادند برای ما!


ممنونم از دوستان بسیار عزیز همراهم

که این‌همه صبورند و با محبت

و همچنان با دل‌‌های پاک‌شان

امیدم می‌دهند

قربان همه شما


رحیم قمیشی

3 views0 comments

Recent Posts

See All

Comentários


bottom of page