top of page
Search
رحیم قمیشی

قانون بقای انرژی

دویست سال پیش فیزیکدان‌ها کشف کردند انرژی هرگز از بین نمی‌رود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می‌شود، از جنبشی به گرمایی، از الکتریکی به صوتی یا هر انرژی و یا جرم دیگری.

اما این همه سال کافی نبود تا برخی باور کنند واقعا انرژی محو نمی‌شود. انرژی خودبه‌خود پدید نمی‌آید و به‌خودی خود هم از بین نمی‌رود.


مگر می‌شود یک شبکه تلویزیونی خارجی با چند دروغ مردم را به خیابان بکشاند؟

مگر می‌شود یک توهم همه مردم را ناراضی کند؟

مگر می‌شود بی هیچ دلیلی ناگهان مردم بروند خانه‌هایشان و از اعتراض‌شان دست بکشند!؟

این انرژی عظیم کجا می‌رود؟

به زندان‌ها؟ به بازداشتگاه‌ها؟ به چوبه‌های دار؟ به تحقیرها؟ کدامیک از اینها انرژی را مصرف می‌کند؟


چند سال پیش به‌دلیل اشتغالم در حمل و نقل شهری برای بیشتر از یک‌سال هفتگی با بیش از صد مسافر در تهران گفتگو داشتم.

برایم عجیب بود، تقریبا همه ناراضی، همه دل‌خون، همه خسته از وقایعی که می‌گذشت، از گرانی، از شیوه حکمرانی، از انتخاب‌های بی‌معنی، از خرابی‌ها و از عدم پیشرفت ایران.

مدت‌ها به این فکر بودم وقتی بیش از ۸۰ درصد مردم پایتخت چیزی را نمی‌خواهند چرا هیچ اتفاقی نمی‌افتد، چرا آنها همدیگر را پیدا نمی‌کنند، چرا حرکت مهمی ندارند. تا انتخابات سال ۱۴۰۰.


من مطمئن بودم انرژی هدر نمی‌رود. اما برخی فکر می‌کردند با شانتاژ و تبلیغات و صدا و سیما و مناظرات می‌شود انرژی خلق کرد. و نشد!

انتخابات ۱۴۰۰ را می‌گویم.

بالای پنجاه درصد در انتخابات شرکت نکردند. در پایتخت به نظرم بالای هفتاد درصد.

آنها که نمی‌خواستند قانون بقای انرژی را باور کنند، خود را به ندیدن زدند.

سختگیری‌های دوباره گشت ارشاد با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید، گرانی‌های افسارگسیخته، بی‌ارزش شدن پول ملی، عدم امضای برجام و بی توجهی به معاهدات و کنوانسیون‌های مهم بین‌المللی نشان داد، عده‌ای اصلا هنوز قانون بقای انرژی به گوش‌شان نخورده.


شهادت مظلومانه مهسا امینی، دختر ایران، در بازداشت گشت ارشاد، قسمت کوچکی از آن انرژی را آزاد کرد.

صد روز گذشته و هنوز نتوانسته‌اند تبعات آزاد شدن همان درصد ناچیز از انرژی پنهان در لایه‌های اجتماع را جمع کنند!

و هنوز باور نکرده‌اند این انرژی کمتر نمی‌شود. قسمت‌های جدیدی باز می‌شود.

درصد بسیار زیادی از مردم ناباورانه اعدام‌ها و خشونت‌ها را نگاه می‌کنند.

قسمت بسیار زیادی از اینکه بار عملا به دوش جوان‌های بی‌دفاع افتاده از خود شرمگین هستند.

همه آنها که با اینترنت سر و کار دارند، ناباورانه نگاه می‌کنند آیا بسته شدن همزمان اینستا و واتساپ و تلگرام و فیس‌بوک و توئیتر و گوگل استور و هزاران سایت مهم دیگر واقعا قرار است جدی باقی مانده، و یک‌کره شمالی دیگر را تجربه کنند!

درصد بسیار زیادی منتظرند ببینند واقعا حاکمان قرار است دست بر روی دست گذاشته و صعود قیمت دلار به چهل هزار تومان و کسب مقام بی‌ارزش‌ترین پول جهان و بی‌لیاقت‌ترین مدیران اقتصادی جهان را بزودی در گینس به نام ایران ثبت کنند؟


درصد بالایی منتظرند ببینند آیا واقعا حربه اعدام، و زندان‌های طویل‌المدت و شکنجه، سیاست رسمی حاکمیت خواهد شد!؟ بسیاری از وفاداران سابق نظام در حال تجدیدنظر در قضاوت خود هستند.

این انرژی‌ها انباشته می‌شود و ممکن نیست محو شود.


اما پاسخ آنکه چرا چند سال نتوانستم به پاسخ پرسش خود برسم؛

"چرا وقتی درصد بسیار بالایی در کشور خواستار شرایطی متفاوت برای زندگی شخصی و اجتماعی خود هستند اتفاق مهمی نمی‌افتاد؟"

پاسخش از نظر من کوتاه بود؛

"عقلانیت مردم" "خردمندی آنها" و "بلوغ جامعه"

مردمی که زندگی بهتر می‌خواستند شک نداشتند اصرار نظام به تداوم سیاست‌های اشتباهش آن را به ورطه پوسیدگی و نابودیِ ناگزیر خواهد رساند.

روش‌های حکمرانی کهنه و امنیتی به جایی خواهند رسید که با یک تلنگر خواهند ریخت


نظامی که قانون بقای انرژی را باور نداشته باشد!

نظامی که اندازه قدرت مردم را نداند.

سیستمی که تصور کند با زندان کردن اندیشمندان و فعالان مستقل سیاسی، روزنامه‌نگاران، هنرمندان و جوان‌های فعال امکان هر تحرکی را از مردم خواهد گرفت!

حکمرانی‌ای که به روز نباشد و نداند علم با سرعتی باور نکردنی مرزها را می‌شکند.

و نخواهد باور کند؛

امروز مردم بسیار بیشتر از آنها می‌فهمند!


نمی‌تواند بماند.

و قانون بقای انرژی

یک قانون علمی است

که نظامیان نمی‌توانند تغییرش بدهند!


رحیم قمیشی

8 views0 comments

Recent Posts

See All

Σχόλια


bottom of page